موزیک ویدیو گله از محسن ابراهیم زاده
شنبه 22 دی 1403 ساعت 7:14 | بازدید : 2 | نویسنده : aqw2 | ( نظرات )

متن آهنگ محسن ابراهیم زاده موزیک ویدیو گله

ﻣﻦ ﻳﻪ ﺑﻨﺪم ﻛﻪ از اﻳﻦ دﻧﻴﺎ و اﻳﻦ آدﻣﺎ ﻛﻨﺪم

ﻛﺎر ﻣﻦ ﺷﺪه ﻓﻘﻄ ﺑﻪ اﻳﻦ روزﮔﺎر ﺑﺨﻨﺪم

اوﻧﻘﺪر اﻳﻦ آدﻣﺎ دورم زدن ﺣﺎﻟﻢ ﺑﺪه

ﻫﻤﻪ ی ﻋﻤﺮم ﺷﺪم ﺗﻮ زﻧﺪﮔﻰ آدم ﺑﺪه

ﺑﺲ ﻛﻪ ﺑﺪ دﻳﺪم دﻳﮕﻪ ﺗﺮﺳﻴﺪم

ﭘﺲ ﻛﺠﺎ ﺣﺎل ﻣﻨﻮ درک ﻣﻴﻜﻨﻰ

ای ﺧﺪا ﻣﻦ ﮔﻠﻪ دارم ازت ﺣﺮف ﺣﻖ دارم ﻓﻘﻄ

ﺟﻮاب ﺑﻰ وﻓﺎﻳﻰ رو ﺑﺎ وﻓﺎ دادم ﻓﻘﻄ

اﻳﻦ ﺣﻖ ﻧﻴﺴﺖ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺧﻠﻘﺖ ﺑﺎﺷﻢ ﻳﺎ ﻋﺪد

ﺳﺨﺖ ﺷﺪ ﻛﺎرام ﺑﺎ اﻳﻦ آدﻣﺎ ﺳﺨﺖ ﺷﺪ

ﺑﺪ ﺷﺪ ﺣﺎﻟﻢ ﺑﺎ اﻳﻦ آدﻣﺎ ﺑﺪ ﺷﺪ

اوﻧﻘﺪر اﻳﻦ آدﻣﺎ دورم زدن ﺣﺎﻟﻢ ﺑﺪه

ﻫﻤﻪ ی ﻋﻤﺮم ﺷﺪم ﺗﻮ زﻧﺪﮔﻰ آدم ﺑﺪه

ﺑﺲ ﻛﻪ ﺑﺪ دﻳﺪم دﻳﮕﻪ ﺗﺮﺳﻴﺪم

ﭘﺲ ﻛﺠﺎ ﺣﺎل ﻣﻨﻮ درک ﻣﻴﻜﻨﻰ

ای ﺧﺪا ﻣﻦ ﮔﻠﻪ دارم ازت ﺣﺮف ﺣﻖ دارم ﻓﻘﻄ

ﺟﻮاب ﺑﻰ وﻓﺎﻳﻰ رو ﺑﺎ وﻓﺎ دادم ﻓﻘﻄ

اﻳﻦ ﺣﻖ ﻧﻴﺴﺖ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺧﻠﻘﺖ ﺑﺎﺷﻢ ﻳﻪ ﻋﺪد

 

موزیک ویدیو گله از محسن ابراهیم زاده

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بهترین فیلم های کره ای
شنبه 27 مرداد 1403 ساعت 11:14 | بازدید : 4 | نویسنده : aqw2 | ( نظرات )


فیلم‌ها و سریال‌های کره‌ای جایگاه ویژه‌ای در بین دوستداران سینما و سینما دارند، اما گاهی جستجو برای بهترین فیلم‌ها سخت و زمان‌بر است. از آنجایی که کره ای ها در بیست سال گذشته پرفروش ترین و باکیفیت ترین فیلم ها را تولید کرده اند و هر روز بر طرفداران آن ها افزوده می شود، این مقاله را به معرفی بهترین فیلم های کره ای اختصاص داده ایم. در ادامه با ده تا از بهترین فیلم های کره ای آشنا می شوید. با ما همراه باشید.

1. یک انگل

انگل فیلمی شگفت انگیز است که توجه بین المللی را به خود جلب کرد و جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را به عنوان یکی از بهترین فیلم های قرن بیست و یکم دریافت کرد.

داستان درباره خانواده‌ای است که در محله‌ای فقیرنشین زندگی می‌کنند که تصمیم می‌گیرند با پیوستن به خانواده‌ای ثروتمند وضعیت خود را تغییر دهند، اما همه چیز آنطور که برنامه‌ریزی شده پیش نمی‌رود و یکی پس از دیگری با مشکلات عجیبی روبرو می‌شوند.

2. پسر پیر

Old Boy یکی از بهترین فیلم های کره ای است. این فیلم که تارانتینو آن را تحسین کرد، در بین 250 فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDb در رتبه 67 قرار گرفت.

داستان این فیلم درباره تاجری است که به مدت 15 سال در اتاق هتل حبس شده است. ندانستن دلیل. او پس از آزادی تصمیم می گیرد از نگهبانانش انتقام بگیرد.

هالیوود در سال 2013 نسخه آمریکایی Old Boy را با الهام از این فیلم ساخت.

3. لحظه ای برای یادآوری

این درام عاشقانه و غم انگیز داستان یک زوج جوان کره ای را روایت می کند که یکی از آنها به نوعی نادر آلزایمر مبتلا شده است. این فیلم یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های کره‌ای در گیشه بود. در جدول فروش برای دو هفته متوالی در صدر قرار بگیرید. دانلود فیلم کره ای با زیرنویس فارسی
 
4. بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار

یک راهب بودایی در میان جنگلی انبوه پسری به دنیا آورد. اما پسر در اوج جوانی عاشق دختری می شود که از شهر برای معالجه به صومعه آنها آمده است. او صومعه را ترک می کند و در جستجوی دختر وارد دنیای مدرن می شود. اما یک جوان بودایی که هرگز این شهر و مردم آن را ندیده است چگونه با بار عشق و زندگی در این دنیای ناشناخته کنار می آید؟

تماشای این فیلم برای ما ایرانیانی که با غزل های عاشقانه شاعرانمان آشنا هستیم، یاد ابیات بسیاری می اندازد. از جمله این بیت از صائبی تبریزی که:

انصاف نیست او را از در بیاندازی / صائب که دل و دین تو را خرده می گیرد.

5. دختر شیطون من

این فیلم بر اساس خاطرات دانشجوی هنر کیم هوسیک ساخته شده و فراز و نشیب های رابطه عاشقانه او را روایت می کند. عشق کثیف من به یکی از موفق ترین فیلم های باکس آفیس کره تبدیل شده است که الهام بخش بسیاری از پروژه های سینمایی خارجی مانند ژاپن و هالیوود بوده است.

6. آفتابی

این درام طنز داستان چند دختر دبیرستانی را روایت می کند که گروهی به نام "سانی" تشکیل می دهند، اما سال ها آنها را از هم جدا می کند. اکنون که یکی از آنها در بستر مرگ است و نامی (عضو گروه ثانی) در تلاش است تا اعضای گروه را به هم پیوند دهد.

7. مرد از همه جا

داستان این فیلم در مورد یک سرباز سابق نیروی ویژه است که اکنون روزهای خود را به عنوان نگهبان در یک مغازه گروفروشی می گذراند. در پی این ماجرا او برای نجات تنها دوستش درگیر درگیری با گروهی از قاچاقچیان اعضای بدن شد. این فیلم امتیاز کامل 100 را از سایت دریافت کرد

8. قطار پیسانگا

بزرگترین موفقیت خارجی کره، داستان گروهی از مسافران قطاری به مقصد بوسان را روایت می‌کند که باید برای زنده ماندن در برابر هجوم زامبی‌ها بجنگند. این فیلم امتیاز بسیار خوب 95 را از سایت روتن دریافت کرد. روتین دریافت شده است.

9.سوختن

این فیلم بر اساس داستانی از هاروکی موراکامی ساخته شده و نامزد چندین جایزه از جمله کن و اسکار شد.

10. عامل مامور: امواج خروشان

«دریاسالار: امواج سوزان» داستان نبرد رزها در سال 1597 را روایت می کند.

Mei Seonsin، رهبر باهوش کره، در نبردی سخت با ارتش مهاجم ژاپنی است. این فیلم را می توان نسخه کره ای نبرد اسپارتا نامید.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آهنگ علیرضا طلیسچی به نام «یه دریا نریم»
پنج شنبه 18 مرداد 1403 ساعت 11:3 | بازدید : 6 | نویسنده : aqw2 | ( نظرات )

متن آهنگ علیرضا طلیسچی یه دریا نریم

ﻣﻮﻧﺪﮔﺎرت ﻣﻴﻜﻨﻪ اون ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻴﺎ ﺑﻰ ﻣﻨﺖ ﻫﻤﺶ ﭘﻴﺶ دﻟﻢ

ﻣﻦ ﭼﻴﻜﺎر دارم ﮔﺬﺷﺘﻤﻮن ﭼﻴﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻨﻰ ﭘﺲ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻣﻴﺸﻪ دﻟﻢ

از اﻟﺎن دارم ﺑﻪ اﻳﻦ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ دوﺗﺎﻳﻰ ﺗﻮی ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻢ

ﺣﺎل ﺧﻮﺑﻰ ﻛﻪ ﻛﻨﺎرت دارﻣﻮ ﺑﺎ ﭼﻰ ﻋﻮض ﻛﻨﻢ ﻣﮕﻪ دﻳﻮوﻧﻢ

ﺑﻴﺎ ﭘﺮ ﻛﻦ ﻣﻨﻮ ﺣﺎﻓﻈﻤﻮ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮات از ﺧﻮاب ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻢ ﺻﺒﺢ ﻫﺮ روز ﺑﺎ ﺻﺪات

ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﻣﻴﺸﻴﻨﻰ ﺑﮕﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﻰ ﻗﺮﺑﻮن ﺧﻄ ﮔﻮﺷﻪ ی ﺧﻨﺪه ﻫﺎت

ﻳﻜﻢ راه ﻧﺮﻳﻢ ﻳﻪ درﻳﺎ ﻧﺮﻳﻢ ﻳﻪ ﺳﺎﺣﻞ ﻧﺮﻳﻢ دوﺗﺎﻳﻰ ﻋﺸﻘﻢ

ﻳﻪ آﺗﻴﺶ ﺧﻮب ﺑﺎ ﻛﺒﺮﻳﺖ و ﭼﻮب ﻣﻴﺎم دﻧﺒﺎﻟﺖ ﻛﺠﺎﻳﻰ ﻋﺸﻘﻢMusicdel | موزیکدل

ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎت ﭼﻰ ﻣﻨﻮ دﻳﻮوﻧﻪ ﻣﻴﻜﺮد ﻛﻪ ﻫﺴﺘﻰ ﺧﻮﺑﻤﻮ ﻧﻴﺴﺘﻰ ﻛﻠﺎﻓﻪ

ﺗﻮ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﻢ ﻣﺚ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﻮدی ﻣﮕﻪ ﻗﻬﺮ ﺗﻮرم دﻳﺪم ﻣﻦ آﺧﻪ

ﺑﺒﻴﻦ دﻟﮕﺮم دﻟﮕﺮﻣﻢ ﭼﻮن ﺣﺘﻰ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻤﻴﺬاره ﺧﻴﺎﻟﺖ

ﭼﻪ ﺗﺮﻛﻴﺒﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻳﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﻦ و ﺑﻮی ﻧﻢ و ﺳﺎﺣﻞ ﻛﻨﺎرت

ﻳﻜﻢ راه ﻧﺮﻳﻢ ﻳﻪ درﻳﺎ ﻧﺮﻳﻢ ﻳﻪ ﺳﺎﺣﻞ ﻧﺮﻳﻢ دوﺗﺎﻳﻰ ﻋﺸﻘﻢ

ﻳﻪ آﺗﻴﺶ ﺧﻮب ﺑﺎ ﻛﺒﺮﻳﺖ و ﭼﻮب ﻣﻴﺎم دﻧﺒﺎﻟﺖ ﻛﺠﺎﻳﻰ ﻋﺸﻘﻢ

 

آهنگ علیرضا طلیسچی به نام «یه دریا نریم»

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خسته از هر چی که بود و هست؛ تقریبا نابود شدیم!
جمعه 5 مرداد 1403 ساعت 16:22 | بازدید : 3 | نویسنده : aqw2 | ( نظرات )

برترین‌ها: شما هم احساس می‌کنید روابط اجتماعی‌تون کم شده؟ روزمره‌ترین چیزها مثل دورهمی‌های هفتگی حذف شده و حتی علت دقیقش معلوم نیست؟ یهویی بپوش بریم دور بزنیم‌ها به دلیل مشغله حذف یا کم شده و حوصله‌ی کافه رفتن هم نیست؟

 

این پرسش تازه یکی از کاربران توئیتر است که محل بحث و گفتگوی کاربران شده. نظرات متفاوتی شکل گرفته، عده زیادی صحبت از تورم افسارگسیخته می‌کنند و عده‌ای دیگر این موضوع را به بی‌حوصلگی و عدم روحیه لازم برای حضور در دورهمی‌های دوستانه ربط داده‌اند. هر چه که باشد، کاهش روابط اجتماعی بین افراد در سطوح مختلف جامعه تا حد زیادی ملموس است. از شما مخاطبان عزیز نیز می‌خواهیم اگر نقطه نظری درباره این موضوع دارید برایمان در قسمت نظرات بیان کنید. در ادامه با مرور دیدگاه‌های کاربران با ما همراه باشید.

 

واکنش‌ کاربران چیست؟
بابک نوشته: تا چشم کار می‌کنه آدم‌های تنها می‌بینی. دنیا پر شده از آدم‌هایی که معمولا روابط اجتماعی خوبی ندارن و به توئیتر پناه آوردن. اختلال شخصیت‌های اسکیزویید و اجتنابی خیلی زیاده. برعکس تو اینستا هیستریونیک خیلی زیاده.

آدم: علتش پوله پول. کافه رفتن الان در بهترین حالت نفری ۳۰۰ تا ۴۰۰ تومنه. بدون هزینه‌های رفت و آمد تازه. دورهمی هم که دیگه تلکیفش معلومه.

 

لی‌لی: بله؛ دوستان اصلیم مهاجرت کردن.

مهناز: خداییش حوصله کافه رفتن که هست ولی اونقدر چاله و چوله هست که با اون قیمتای فضایی کافه می‌شه پرش کرد. دیگه کافه اومده در اولویت‌های خیلی پایین. دیگه رومون هم نمیشه چیزی بگیم، می‌گیم حوصله نداریم.

 

حاشیه: توضیح کاملش تو یه توئیت جا نمی‌شه ولی واسه این کرختی یه معادل برنامه‌نویسی به اسم memory leak وجود داره که بدون دانش قبلی هم با سرچ متوجهش می‌شید. الان هم اشخاص به صورت فردی، و جامعه به عنوان یه کل واحد مموری لیک دارن.

نرگس: ۱. پولمون دیگه به هر روز هر روز کافه رفتن نمی‌رسه. ۲. کافه‌هایی که برامون خونه بودن رو بستن. ۳. افسرده‌ایم.

حامد: علتش لزوماً پول نیست. آدم‌های نسل من دیگه دنبال اون شور و هیاهو نیستند. دنبال آرامشند.

فاطمه: خیلیا گفتن صرفا دلیلش پوله و وضعیت اقتصادی، اما من به شخصه از لحاظ مالی هم میشه گفت هنوز اوکیم، اما انگار حسش نیس، حوصله‌ش نیس، یه چیزی گمشده انگار درونم! نمی‌گم پول مهم نیستا، اون واقعاااا بُلده جایگاهش.

مازیار: در کتاب The total money makeover نویسنده گفته: همونطور که چاقی باعث میشه سبک زندگیتون تغییر کنه و همه کارای همیشگی رو نکنید، چاقی مالی(شرایط بد مالی) هم باعث میشه سبک زندگی تغییر کنه و جالب اینجاست که بهش عادت می‌کنیم و زیاد متوجه‌اش نمی‌شیم. کم‌کم مثل قورباغه در آب می‌پزیم.

هانیه: یه نقاب به چهره می‌زنی و همه چیز رو انکار می‌کنی در حالی که می‌دونی چقدر دلت گرفته و پره ازین بی‌معاشرتی‌ها. نقابت رو نگه می‌داری تا اینکه یه توئیت مثل طوفان، نقابت رو پرت می‌کنه یه گوشه.

 

گرافیست خسته: واسه من که حس می‌کنم دلیلش بی حوصلگی خودمه و پیگیر نبودن دوطرفه دوستام برای ارتبط بیشتر. البته که دلیلش هرچی باشه غم‌انگیزه.

لاله: یه مدته به این مسئله فکر می‌کنم که چرا الکی الکی معاشرتمون با یه سری از دوستامون کم شده، حال نداریم از خونه بزنیم بیرون، بیشتر وقتمون به سریال دیدن می‌گذره، خونه کسی نمی‌ریم مگه دعوت شده باشیم. گاهی فکر می‌کنم دلیلش بالا رفتن سنه.

و بهروز: در شرایط تورم افسارگسیخته که صبح تا شب باید چرتکه بندازی از کجا بزنی تا به کجا برسه. وقتی هر چی در میاری حس می‌کنی باز عقبی. کافه رفتن جای خود حتی شب نمی‌تونی راحت بخوابی.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


این آقا از شهرک اکباتان، خیلی از ایرانی‌ها را شوکه کرد!
جمعه 5 مرداد 1403 ساعت 16:22 | بازدید : 5 | نویسنده : aqw2 | ( نظرات )

برترین‌ها: به تازگی روایت کاربری به نام بهزاد در توئیتر پیرامون مساله "مهاجرت معکوس" مورد توجه قرار گرفته. این کاربر در رشته توئیت خود به ماجرای بازگشت خود از سوئیس پس از شش سال اشاره می‌کند و دلایلی که به این تصمیم رسیده را هم بیان کرده. البته این نخستین مورد مهاجرت معکوسی نیست که خبرساز شده اما خب تعدد موارد مشابه باعث شد تا به سراغ این سوژه و نظرات کاربران برویم. با ما همراه باشید.

 

"خب منم بالاخره ویزا شدم (البته به ایران)… توی این رشته توییت میخوام توضیح بدم که چرا بعد از ۶سال زندگیِ کارت‌پستالی در سوییس، برگشت به اکباتان رو ترجیح دادم. از الان بگم هدفم از نوشتن این توئیت این نیست که بگم مهاجرت بده؛ بلکه میخوام بگم چه شرایطی باعث شد تا مهاجرت معکوس بکنم.

 

من ۶ سال پیش به لوزان سوییس رفتم و فکر میکردم (حداقل از نظر آماری) وارد بهترین کشور دنیا شدم. طبیعت بسیار زیبا بود، آب و هوا بی‌نظیر بود (انگار همیشه اول فروردینه)، امنیت روانی و اجتماعی خیلی بالا بود (مثلا نه یه دزدی دیدم، نه یه دعوا)، شرایط کاریم خیلی خوب بود (محیط کاری زیبا، شرایط کاری خوب، رئیسِ مهربون)؛ و اینکه در نهایت حقوق خیلی بالایی داشتم.

منتها یه چیزی همیشه کم بود. من اصلا حس نمیکردم که خودم هستم. اصلا احساس نمیکردم که به چیزی تعلق دارم تو اون کشور. میدونم خیلی مسخره به‌نظر میاد ولی طبیعت خوب و امنیت بالا چه فایده‌ای داره وقتی انرژی نداری حتی از اتاقت بیای بیرون، یا پول زیاد چه اهمیتی داره وقتی نتونی اون رو با کسایی که دوستشون داری به اشتراک بگذاری. ممکنه بگید «تو نفست از جای گرم بلند میشه» و باید بگم دقیقا درست میگید و تمام مشکل از همین قضیه بلند میشد که من وقتی توی ایران بودم، واقعا نفسم از جای گرم بلند می‌شد و منظورم شرایط مالی و اینا نیست.

 

من توی ایران از نظر ارتباطی آدم خیلی غنی‌ای هستم. بهترین دوست‌هارو دارم، با افراد خفن جامعه در ارتباطم و از همه مهم‌تر هرجا که برم آدما منو میشناسن. برای همین حس طرد شدن و از دست‌دادن «خودم» رو داشتم توی سوییس. از طرف دیگه، به‌خاطر قوانین کاری سوییس، تنها راه عاقلانه و شدنی برای مسیر شغلیم، ادامه‌ی آکادمی‌ها و رفتن به سمت استاد دانشگاهی بود که نمی‌خواستمش. این وسط بد شانسی‌هایی هم آوردم (مثل دو سال قرنطینه‌ی کرونا، سرد بودن مردم سوییس، درون‌گرایی خودم و …) که شرایط رو بدتر هم کرد برام.

برای همین بالاخره تصمیم گرفتم که پول و امنیت روانی و آب و هوا و طبیعت رو فدای خوشحالیم بکنم دوباره. ممکنه بگید که الان گرمم و پشیمون میشم بعدا؛ و باید بگم که ۱۰۰٪ پشیمون میشم و توش شکی ندارم، ولی این تنها راهی بود که داشتم و فوقش اگه دیدم خیلی اوضاع بده، دوباره برمیگردم میرم.

خلاصه‌ی حرفم اینه که مهاجرت میتونه خیلی خوب باشه و کلی چیز جدید برای آدم داشته باشه. ولی اگه ۱٪ به‌خاطر شرایط فردی و محیطی از مهاجرتتون راضی نبودین، یا فکر کردین که دیگه چیزی بهتون اضافه نمیکنه، از برگشتن نترسید..."

 

واکنش کاربران
خب کاربران بنا به تجربه‌های شخصی خود به این موضوع واکنش نشان دادند. انگار مساله اصلی، "تحمل" است و به نظر می‌رسد که زندگی در هر جامعه سعادتمندی نیاز به چیزهای بیشتری هم دارد. توصیه‌هایی هم دارند که افراد مصمم برای مهاجرت بهتر است بدانند. نظرات خواندنی و احتمالا راهگشاست.

شهریار از شکستن قبح بازگشت می‌گوید: من هیچوقت توصیه نمی‌کنم مهاجرت بده، و همیشه هم کلی راهکار می‌دم به کسایی که دوست دارن مهاجرت کنن. ولی به نظرم باید قبح برگشتن به ایران رو شکوند، هزینه‌ی روانی‌شو کاهش داد. می‌شناسم کسایی رو تو خارج که خودشون رو نابود می‌کنند چون فکر می‌کنن اگه برگردن ایران از دید اطرافیان شکست خورده‌اند.

آریا هم مهاجرت را همه چیز تصور نمی‌کند: چرا عده‌ی زیادی این‌جور هیستریک واکنش نشون می‌دن به همچین توئیتی؟ چون می‌ترسن. چون همه‌ی عمر سعی کردن خودشون رو قانع کنن که زندگی دفترچه راهنما داره. چون به خودشون قبولوندن که توی زندگی یه کارهایی هست که کافیه انجام بدی و از اون به بعد دیگه خوشبختی و زندگیت می‌ره روی اتوماتیک.

دریا از استرس‌های زندگی تازه‌اش گفته: ایران فقط استرس درس داشتم ولی اینجا استرس درس، کار، پول، بی‌خانمان شدن، تنها مریض شدن، تمدید اقامت و حتی اینکه اگه تو اتاقم بمیرم چند هفته طول میکشه تا کسی پیگیرم بشه و جسدم رو پیدا کنه؟

منیژه کاملا با بهزاد مخالف است: واقعا چطور میشه یه آدم درون‌گرا "از نظر ارتباطی آدم خیلی غنی‌ای" باشه. اینجانب به عنوان یه درون‌گرا یکی از دلایل فرعی مهاجرتم این بود که علاقه ای به ارتباط گرفتن با بقیه نداشتم.

دارچین اما با او هم‌نظر است: اگر این توییت رو پارسال این موقع میخوندم میگفتم خوشی زده زیر دلش و اشتباه بزرگی کرده ولی فقط دو هفته تو سوییس بودن و رفتار سرد مردم جوری منو ‌پژمرده کرد که وقتی برگشتم خونه و افسر فرودگاه بهم گفت به خونه خوش اومدی میخواستم بغلش کنم و سجده ی شکر کنم از برگشتنم.

 

بهروز هم از برخی احساسات تلخ در مسیر مهاجرت گفته: قبول دارم اینو هرچند تجربه زیادی نداشتم تو این مسئله. بعد از چند روز شرایط بهتر کشور مقصد عادی میشه برات و فقط مشکلاتش رو میبینی که شاید بعضیاش مشترک باشه با اینجا ولی مطمئنا دوری از خانواده و دوستان و حس تعلق یکی از اونا نیست. احساس میکنم بعد یه مدت بعضیا به بن‌بست و پوچی می‌رسن.

شیما: ببینید دوستان خارج نشین یادبگیرید: ایشون ناراحت بود، برگشت.

و امیرحسین: بپذیرید که مهاجرت به غیر از قیاس مادیات، یه چیزایی هم از درون می‌خواد. اگر آدم ماجراجویی نیستید اگر آدمی نیستید که به چالش های مختلف بله می‌گید و سعی می‌کنید باهاش سر وکله بزنید. اگر آدمی نیستید که تلاش برای شروع روابط جدید نمی‌کنید و… مهاجرت برای شما نیست.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


از میان این زنان، یک نفر بانوی اول‌ ایران خواهد شد
جمعه 5 مرداد 1403 ساعت 16:21 | بازدید : 4 | نویسنده : aqw2 | ( نظرات )

برترین‌ها: شش نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری این روزها در کارزارهای انتخاباتی‌شان مشغول به فعالیت هستند. در این میان دانستن جزئیاتی از زندگی‌های خصوصی نامزدها برای مردم شاید جالب باشد؛ زیرا به آنان این امکان را می‌دهد که ادعاهای نامزدها را در یک طرف ترازو و زندگی‌ خصوصی آنان را در طرف دیگر آن قرار دهند.

 

این مطلب شامل اطلاعاتی درباره همسران شش نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری است؛ اینکه هر یک از این شش نفر با چه کسانی و چگونه ازدواج کرده‌اند، همسران آن‌ها چه مشاغلی داشته‌اند و دارند و چگونه آنان را در کارزارهای انتخاباتی‌شان همراهی می‌کنند. با ما همراه باشید.

 

فاطمه سجادی؛ همسر سعید جلیلی
درباره فاطمه سجادی اطلاعات زیادی در وبگاه‌ها و رسانه‌ها وجود ندارد، جز اینکه گفته می‌شود پزشک عمومی است و سال ۱۳۷۱ با سعید جلیلی ازدواج کرده است. حاصل ازدواجشان نیز پسری به نام سجاد است. برخی رسانه‌ها مدعی‌اند فاطمه سجادی به عنوان پزشک عمومی فعالیت می‌کند و «شخصیتی مستقل» از سعید جلیلی دارد و «حاشیه‌نشینی» را ترجیح می‌دهد.

 

به‌رغم ادعاهایی از این دست، از آنجا که تاکنون هیچ عکس و مصاحبه‌ای از او منتشر نشده، این احتمال مطرح می‌شود که رئیس «دولت در سایه» همسرش را نیز در سایه نگه داشته است. این احتمال وقتی تقویت شد که به جای همسر سعید جلیلی، امیرحسین ثابتی، نماینده فعلی مجلس، به برنامه «گفت‌وگوی صمیمی» تلویزیون رفت و درباره زندگی خصوصی این نامزد انتخابات صحبت کرد. حال‌آنکه این برنامه مختص خانواده‌ها و نزدیکان نامزدها است.

معصومه پاکتچی؛ همسر علیرضا زاکانی و مدیر حوزه علمیه
علیرضا زاکانی پیش‌تر در مصاحبه‌ای گفته بود که یک سال پس از پایان جنگ ایران و عراق، در‌ حالی‌ که ۲۴ سال داشت، تصمیم گرفت با معصومه پاکتچی ازدواج کند. حاصل این ازدواج نیز سه دختر به نام‌های طیبه، مریم و زینب بود. پاکتچی تحصیلات حوزوی دارد. او طی سال‌های متمادی سمت مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران استان تهران را برعهده داشته است. علاوه بر آن مدیریت مسئولیت واحد خواهران بنیاد فرهنگی حضرت موعود را نیز در کارنامه دارد.

 

در جریان سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۰ که علیرضا زاکانی نیز یکی از نامزدها بود، ادعاهای عجیبی را درباره زندگی خصوصی او مطرح کردند که او اینگونه پاسخ داد: برخی افراد در رسانه‌ها و فضای مجازی برای من زندگی شایعه و حاشیه ساختند! خجالت هم نمی‌کشند.

همسر امیرحسین قاضی‌زاده
امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران که مدعی است زنان در دولت او به سمت‌های مدیریتی مهم می‌رسند، نام و نشان همسرش را تا به حال فاش نکرده است.

 

رئیس کنونی بنیاد شهید تنها یک‌بار در مصاحبه‌ای درباره ازدواج و نحوه آشنایی با همسرش صحبت کرد و گفت که از طریق همسر یکی از هم‌دانشگاهی‌هایش با خانواده همسرش آشنا شد. قاضی‌زاده هاشمی یک دختر و یک پسر دارد.

همسر مصطفی پورمحمدی و ازدواج با توافق پدران
طی سال‌های متمادی اطلاعاتی درباره خانواده مصطفی پورمحمدی وجود نداشت اما حالا در جریان کارزارهای انتخاباتی به تناوب ویدیوها و تصاویری از همسر و فرزندانش منتشر می‌شود. برخی رسانه‌ها به‌تازگی ویدیویی قدیمی از مصاحبه با همسر مصطفی پورمحمدی را بازنشر کرده‌اند.

 

همسر پورمحمدی در این مصاحبه گفت که خواستگاری در میان نبود و پدرش با پدر مصطفی پورمحمدی توافق کردند و ازدواج آنان شکل گرفت. او در این مصاحبه از اینکه مجبور نیست حیاط خانه را جارو کند و همسرش این وظیفه را برعهده گرفته است، با اشتیاق سخن گفت.

همسر مسعود پزشکیان؛ فوت در تصادف
مسعود پزشکیان سال‌ها قبل با همسرش که گفته می‌شود متخصص زنان و زایمان بود، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند بود. زندگی مشترک این نامزد انتخابات ریاست‌‌جمهوری در سال ۱۳۷۳ با فوت همسر و یکی از فرزندانش در سانحه تصادف به پایان رسید. مسعود پزشکیان پس از فوت همسرش دیگر ازدواج نکرد و بعدها در مصاحبه‌ای گفت: «تصمیم گرفتم تنها بمانم چون بچه‌ها ممکن بود با این موضوع (ازدواج مجدد) کنار نیایند.»

 

مسعود پزشکیان اکنون یک دختر به نام زهرا و دو پسر به‌ نام‌های مهدی و یوسف دارد. پیش‌تر پسران این نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری در مصاحبه‌ای گفته بودند که وقتی مادرشان زنده بود، هم پدر در خانه آشپزی می‌کرد. خود او در مصاحبه‌‌ای درباره نحوه آشنایی با همسرش گفته بود: «با همسرم هم‌دانشگاهی و هر دو عضو انجمن اسلامی بودیم. آن زمان فقط دو نفر از دانشجویان دختر در دانشگاه چادری بودند که یکی از آن‌ها همسر من بود. وقتی با انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها تعطیل شد، از او خواستگاری کردم و خیلی راحت و ساده با مهریه یک جلد قرآن مجید، یک جلد مفاتیح‌الجنان و یه شاخه نبات ازدواج کردیم و زندگی دانشجویی خود را ادامه دادیم.»

پزشکیان و همسرش در دوران جنگ نیز مسئول اکیپ‌های اضطراری لشکر عاشورا بودند و ماموریت اعزام افراد به جبهه‌ها را برعهده داشتند.

زهرا مشیر؛ همسر محمدباقر قالیباف
زهرا سادات مشیرالاستخاره هنگامی که ۲۱ سال داشت با محمدباقر قالیباف ازدواج کرد. خطبه عقد آن‌ها را امام خمینی (ره) خواند. مشیر و قالیباف سه فرزند به نام‌های الیاس، اسحاق و مریم دارند.

 

اما زهرا مشیر، همسر قالیباف در رشته جامعه‌شناسی تحصیل کرده و مدتی ریاست دانشکده مدیریت و علوم اجتماعی واحد تهران شمال دانشگاه آزاد را بر عهده داشته است. او در دوره شهرداری قالیباف، تا مدتی به عنوان مدیرکل امور بانوان شهرداری و مشاور شهردار تهران فعالیت می‌کرد. وقتی انتقادها به قالیباف به‌ دلیل انتصاب همسرش بالا گرفت، زهرا مشیر استعفا کرد. قالیباف بعدها ادعا کرد که همسرش در دوران مدیریت اداره کل امور بانوان شهرداری حقوق نگرفته است.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رزگلد و آدرس rozgold.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 6
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 19
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 19
:: بازدید ماه : 25
:: بازدید سال : 25
:: بازدید کلی : 65